بابایی ها و نی نی ها

محلی برای اشتراک تجربیات بابایی ها

بابایی ها و نی نی ها

محلی برای اشتراک تجربیات بابایی ها

باید ها و نباید های قنداق

یکی از مسئله هایی که من و مامانی از وقتی سام دنیا اومد باهاش همیشه روبرو بودیم قنداق کردن نوزاد بود. طبق دستور پزشک قنداق کردن نوزاد کلا قدقن و ممنوع برای ما اعلام شده بود. ما هم تا دقیقا چهل و پنج روزگی سام به این دستورات عمل کردیم... ولی بعد از اینکه یه مقداری سام بزرگتر شد مثل همه بچه ها تو خواب حرکت می کرد... بعضی از این حرکتهای دست و پاش به حدی بود که بیدارش می کردند... و دوباره بی تابی و گریه می کرد... این موضوع ادامه داشت وهرچی مامان مامانی ومادر من می گفتند که برای اینکه سام بد خواب نشه بهترکه قنداقش کنید ما به گوشمون نمی رفت که نمی رفت... تا اینکه دریک حرکت محیرالعقول مادر من بدون توجه به گوشزدهای پزشکی من و مامانی که بابا الان دست و پای بچمون کج و کوله میشه سام رو بایه پارچه نرم قنداق کرد... نشون به اون نشون که از ساعت نه شب تا خود صبح اصلا بیدار نشد... الان معمولا تمام روز سام بدون قنداق به سر می بره ولی شبها برای اینکه از خواب نپره ما اونو قنداق می کنیم... نظر شما چیه... کار درسته یا نه؟ شما چی کار می کردید با نی نی تون؟؟؟
میخواین عکسهای جدید سام رو ببینید... اینجا کلیک کنید.

نظرات 16 + ارسال نظر
شراره مامان بردیا شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:50 ق.ظ http://mamanighashang.blogfa.com

سلام بابایی سام کوشولو/ مامانتون خیلی کار درستی کرده.درسته که قنداق کردن دیگه از مد افتاده.الانم بچه ها رو با یه ملافه خیلی نرم و خیلی شل طوری میپیچن که جلوی حرکت اونا گرفته نشه و درسته قنداق جلوی حرکات غیرارادی نوزاد رو میگیره.خصوصا در موقع خواب که ما بزرگترها هم معمولا دچار این حرکات هستیم.
خلاصه قدیما هرکاری میکردن دور از حکمت نبوده.مااااااشالا به این قندعسل.براش اسفند دود کنیناااااااااااا.حتماااااااااا.

سلام... ممنونم از راهنماییتون ... امیدوارم شاد و سلامت باشید.

خودم شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ق.ظ

نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!بابا بچه عصبی می شه وقتی می خواد تکون بخوره و نمی تونه
از حرصش می خوابه!

این خیلی خوبه که آدم عصبی شه بخوابه ها... ای کاش من این طوری بودم.:))

مامان نیما شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ق.ظ http://wyse.blogfa.com

خوبید؟پس عکسها کو؟پدری مثل شما قابل تحسینه. خیلی خوبه که حوصله می کنید و می نویسید. معمولا مردا کسر شان می دونن بینویسن. البته به نظر من این چیزها خود پروسه زندگی یه و مگه آدم ها بجز زندگی اجتماعی زندگی خانوادگی ندارن؟ما تو خانواده شکل می گیریم و تو خانواده کارکردهای اجتماعی مون معنا می گیره. پس احسنت به شما! قنداق بی قنداق. اصلا ربطی نداره! این همه آدم قنداق نشدن چی شد؟هیچی؟ اگه اینطور بود که مانکن ها باید همه بچگی شون قنداق می شدن. کج شدن و صاف شدن پاها ژنتیکه! و نه متاثر از قنداق.

سلام... ممنون که به وبلاگ سام سر زدید... عکسها رو میتونید تو آدرس زیر پیدا کنید... در مورد راهنماییتون هم ممنونم. باز هم به ما سر بزنید خوشحال می شیم.

نازخاتون شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://naazkhatoon.persianblog.ir

سلام
من مامان نیستم ولی به قنداق معتقدم چون میگم همه ما وقتی بچه بودیم قنداق شدیم !!!! چرا کج و کوله نیستیم ؟؟؟ به نظر من قدیمیا خیلی هم حالیشون بوده !
عکسا رو هم دیدم خدا نگهش داره براتون ایشالا !‌اتاقش هم خیلی نازه !‌ مخصوصا پرده خوشگلش !

سلام... خیلی لطف کردید که پیغام گذاشتید... از راهنماییتون هم ممنون... باز هم به ما سر بزنید خوشحال می شیم.

مامان مرجان بردیا شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:17 ب.ظ http://bardiagh2006.blogfa.com

سلام
چه جالب من تا بحال ندیده بودم یه بابا برای بچه اش وبلاگ درست کنه
خیلی جالب بود
تولد نوگلتون مبارک انشالله زیر سایه پدر و مادرش ۱۲۰ سال سالم باشه
به ما هم سر بزنید من مامان یکی از بهترین وروجکهای دنیام منتظریم

سلام... خوب این هم یه جورشه دیگه... تولد بردیا مبارک باشه.

Oliera شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:58 ب.ظ http://olier.persianblog.ir

سلام
آقای سام رو از طرف من بچلانید لطفا
با سپاس از لطف شما
.....................بابایی

سلام.... :)) حتما... شما لطف دارین.

مریم شنبه 1 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:14 ب.ظ http://cassper.blogsky.com

سلام بابای سام کوچولو

پس عکسای سام کوچولو کجاست؟

نوشتم که کلیک کنید... کلیک کن و ببین.

سمیرا مامان رژین یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:36 ق.ظ http://rojin1385.blogfa.com

سلام بابایی
من هم میگم قنداق نکنید
وبهتره موقع خواب دستهاشو تو شلوارش کنید اینطوری نمی پره
در ضمن مطمئن باشید قنداق هم تا یه محدوده ای جواب میده

سلام... ممنونم از راهنمایی تون... عکسهای قشنگی تو وبلاگتون گذاشتید ها...

سمیرا مامان رژین یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 ق.ظ http://rojin1385.blogfa.com

راستی اپ هستیم

دونه انار دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:48 ب.ظ

سلام بابایی سام کوچولو
میگم کاشک من هم قنداق کنم بچم رو!هههههه
اگه با قنداق کردن بچه اینقدر می خوابه خیلی خوبه از امشب من هم قنداقش می کنم!هههههههههه
در مورد قنداق کردن من که ایران نیستم و هیچ فامیلی هم پیشم نیست همه کارام ابتکاریه ولی اینجا که بودم تا پنج روز که بیمارستان بودم بچه رو قنداق کرده بودن.
لابد مشکلی نداشته که توی بیمارستان بچه رو قنداق کرده بودن البته من چون شنیده بودم که قندق بده تا میاوردنش پیشم فوری از اون زیر پاهاش رو از لابه لای پارچه ها می کشیدم بیرون و بند قنداق رو شل می کردم دیگه این پرستارا از دست من خسته شده بودن هر موقع می خواستن بچه من رو ببرن عوض کنن با آه و ناله می بردن که چرا اینجوری می کنی نمیشه درست بغلش کنیم.
ولی به هر حال اینجا توی بیمارستان تا پنج روز که قنداق می کنن.
حالا من هم امشب امتحان کنم ببینم بچه ما هم تا صبح می خوابه!هههههه
به مامانی خانم خیلی سلام برسونید و از طرف من بهش خسته نباشید بگید.
در ضمن ماشاءالله ماشاء‌الله پسرتون هم خوشگله و نازه
خدانگهدار.

سلام... حالتون خوبه
خب اگه صلاح می دونید قنداقش کنید... اگه اونجا که شما هستید قنداق می کردند حتما حکمتی داره...... انشالا حالا که تنها هستید راحت به شما بگذره... شما هم به بابایی نی نی تون سلام برسونید... من شما رو به لیستم اضافه نکردم آدرستون رو بذارید به وبلاگتون سر بزنیم... شاد و سلامت باشید... حسابی زحمت کشیدید ها...

برفی سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:25 ب.ظ

بابایی عزیز سلام. درسته که قنداق منسوخ شده ولی!!!!!!!! این کار که ما الان میکنیم قنداق نیست.
در قدیم بچه رو لباس نمیپوشوندند و دست و پا و کل بدن بچه رو با پارچه و پلاستیک لابلا مثل مومیایی مییچیدن که خوب این خوب نیست. ولی من خودم جفت بچه هام رو برای خواب میپیچیدم تو پارچه. حالا به این نمیگن قنداق میگن پیچیدن. و بچه فوق العاده راحت و اروم میخوابه. به این صورت که یه پارچه مربع شکل رو از روی قطر دوبا میکنید که به شکل مثلث در بیاد و هرچی بچه بزرگتر بشه این گوشه مربع رو میکشید پایین تا مثلث بزرگتر بشه.
بعدم بچه رو میذارید وسط مثلث طوری که از شونه به بالاش بیرون باشه و دو طرف مثلث رو روی هم میارید و میبرید زیر خود بچه. تا زمانی که بچه بیدار شه به همین حالته.
هم خستگی دست و پاش گرفته میشه هم خوب میخوابه.
تو بیمارستان هم همینکارو میکنند قنداق نمیکنند. در واقع بچه رو میپیچند.
بچه های من که خوب میخوابیدند . اولی قد بلنده به نسبت شنش هم خیلی عالیه ..۱۲ سالشه و ۱۶۵ قدشه دومی هم که ما همینکارو میکردیم ادوهفته دیگه یکسالش میشه و دسنت و پای کشیده ای داره.
باز من اومدم دو خط بنویسم یه پست شد . شرمنده.
به هرحال همونطور که مادر خانومتون میدونن بچه رو ببندید و نگران هیچ چیز نباشید.
۲تا دوستان من هم که با اختلاف دو-سه ماه از من وضع حمل کردند وقتی بچه رو این طوری پیچیدند هم خودشون هم بچه خیلی راحتترند .
سام عزیز رو ببوسید.
البته این بگم کمی بزرگتر بشه به محض بیدار شدن خودش دست و پاش رو میاره بیرون و ازون موقع به بعد دیگه یواش یواش نباید ببندینش.

سلام... خیلی ممنون از این همه توضیحی که دادید و وقتی که گذاشتید... خیلی زحمت کشیدید... انشالا که شاد و سلامت باشید.

سمیرا مامان رژین چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:27 ق.ظ http://rojin1385.blogfa.com

سلام بابایی
روز مادز را به مامانی تبریک بگین
بوس برای سام کوچولو

سلام... حتما... ممنون از لطفتون.

عمه الی چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:31 ب.ظ

وای چه ناز شده...
براش اسفند دود کن...زیاد هم بوسش نکنید که صورتش جوش بزنه...

سلام...:)) شما لطف دارین... ای کاش آدرس وبلاگتون رو میذاشتید بهتون سر می زدیم.

دونه انار پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ب.ظ http://doneanar.blogfa.com

سلام
اول بگم ببخشید دفعه قبل یادم رفت آدرسم رو بذارم
دوم اینکه ما این بچمون رو قنداق کردیم یعنی در اصل یه پارچه ای پیچیدم بهش
ولی از این غافل بودم که این بچه ما عادت کرده هر چند لحظه یه بار دستش رو میکنه توی دهنش خلاصه ما این رو پیچونیدم ولی با صدای دل خراش گریش از خواب بیدار شدم دیدم می خواد دستش رو بکنه توی دهنش اما نمیشه خلاصه پروژه قنداق کردن ما به بن بست خورد امیدوارم مال شما به بن بست نخوره.
دیگه چکار کنم خودم که تجربه ندارم کسی هم نیست که بهم بگه چکار کنم
به مامانی سلام برسونید.
بای

سلام... الهی... حالا این نی نی ما هنوز یاد نگرفته که دستش رو بکنه تو دهنش... ولی فکر کنم اون موقع این دردسر رو داشته باشیم... ممنونم که به ما سر زدید... شاد و سلامت باشید.

داستانسرا(عمولی) پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:59 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

سلام بابائی چه خوب شد که یه بابائی خوب توی دنیای مجازی پیداکردم.واقعا:خدا گرزحکمت ببندد دری/زرحمت گشاید دردیگری.قبول دارم که هیچکس نمیتونه جای خالی پدر مرحوم وبزرگوارم رو پرکنه اما میتونم که بابائی صدات کنم....
بابائی اگه بگم خیلی دوست دالمُ عاشقتمُ تو دنیا لنگه ندالیُ بلام پوفک میخلییییییییییی؟یابازم زبون بلیزم؟شیلین کالیم بلدما لو دشتام لابلم؟شدای بلبل دل بیالم؟

ای خدا... چقدر باحال شده این متنت... حتما میام بخونم وبلاگتو... انشالا که تنت سلامت باشه... برای بابایی خودت هم دعا کن... بدون که صداتو میشنوه و خیلی هم خوشحال میشه که به یادشی.

باران شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.poyadownload.com

سلام
من و همسرم کمتر از سه ماهه که ازدواج کردیم و من عاشق بجه های کوجولو و شیرین زبونم.من توی سایت ها میگردم و جیزایی که در مورد کودکان مثل لباس وسیسمونی و ......رو جمع آوردی میکنم .فکر میکردم که مامان سام کوجولو این مطالب رو نوشته و این عکسها رو گذاشته.بهر حال خیلی لذت بردیم عالی بود.
ماشالله سام کوجولو خیلی خوشگله خدا حفظش کنه.
این هم سایت ما : www.poyadownload.com
خدانگهدار

سلام... بهتون تبریک می گم... انشالا که موفق باشید... ممنونم که به سایت باباها سر زدید... اگه دوست داشتید وبلاگ نی نی ما :
http://9maho9roz.blogsky.com/
بهمون سر بزنید خوشحال می شیم..
شاد و سلامت باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد